در مورد حکم فلان روحاني مذهبي يا فلان آخوند در مورد همجنسگرايي و اينکه آقاي عبدالحميد گفتند که آن روحاني آمريکايي روحاني نيست بلکه ديوي است در لباس آن, بايستي گفت که چرا يک ديو بايستي لباس ساير اقشار جامعه را ندزدد و به پوشيدن کسوت روحاني بپردازد. در مورد نظر آرش نيز مي گويم که اين عمامه ها اساسا دزديده نشده اند که آقاي بروجردي يا ديگر روحانيون طراز بالا بخواهند آنرا پس بگيرند. قضيه اين است که اصولا کسي نمي تواند عمامه اي را بدزدد يا بدون اجازه آقايان شريعتمداران يا همان روحانيون آنرا بر سر کند, چه برسد به اينکه يک ديو بخواهد اين کار را انجام دهد. در مورد روايتي که آقاي نمازي آوردند, لازم مي دانم که بگويم که اهل سنت هميشه حرف رک و راست را زده اند و اين شيعيان بوده اند که به لاپوشاني احکام خارج از عقل و قاعده عرفي مذهب خود کمر همت بسته اند! حالا که يک روحاني نظر اسلام را رک و راست مي گويد چرا به وي لقب ديو يا دزد عمامه و اينها را نسبت مي دهيد؟ برويد و از روايات و احاديث حکم اسلامي شيعي يا سني معتبر را در رد آن بياوريد. اين امر هم امري علمي است و شما را از بهتان ديو بودن يا دزد بودن به يک روحاني که عده اي پشت سر وي نماز مي خوانند منع مي کند و هم موضوعي ممنوعه را که در اسلام مورد مناقشه بوده به حوزه بحث عمومي مي کشاند و از تابو بودن در مي آورد.